رضا ملک زاده - یادت هست
برای مشاهده متن آهنگ یادت هست رضا ملک زاده کلیک کنید
از تو چه پنهان دردم و درمانم تویی
در غم هجران راحتِ این جانم تویی
از همه عالم دورم و نزدیکم به تو
در دل آتش مژدهی بارانم تویی
یادت هست آن شب، که خزان به جهانم زد
نفسم چو بهار آمد، که جوانه زدم باز
چشمت خورشید است، تو مرا بِرَهان از شب
گُلِ خنده نشان بر لب، که سحر شود آغاز
باور کن
لحظهها را با تو بودن دوست دارم
از نگاهت شعر سرودن دوست دارم
در هوایت پَر گشودن دوست دارم
باور کن
با تو از جان دست کشیدن دوست دارم
از تو اسمم را شنیدن دوست دارم
ناز چشمت را خریدن دوست دارم
ای گُل دائم بهارم، خوشآمدی به زمستانم
به لطف چشم غرلخوانت، منم که حافظ دورانم
میان آتش دستانت، مرا بگیر و بسوزانم
به شوق ساحل آرامت، گذشتم از شب طوفانم
یادت هست آن شب، که خزان به جهانم زد
نفسم چو بهار آمد، که جوانه زدم باز
چشمت خورشید است، تو مرا بِرَهان از شب
گُلِ خنده نشان بر لب، که سحر شود آغاز
باور کن
لحظهها را با تو بودن دوست دارم
از نگاهت شعر سرودن دوست دارم
در هوایت پَر گشودن دوست دارم
باور کن
با تو از جان دست کشیدن دوست دارم
از تو اسمم را شنیدن دوست دارم
ناز چشمت را خریدن دوست دارم
دانلود با کیفیت 320دانلود با کیفیت 128