آخرین مطالب
 
  • نویسنده : حمیده آهنگری , نوشته شده در: ۳ آذر۱۴۰۱
  • مازندران یکی از زیباترین استان های کشور است. همجواری آن با دریا و جنگل ها سبب شده تا مردمانی هنرمند و وارسته و به طبع آن، هنرهای برتر در این رستان به وجود آمده و رشد و پرورش پیدا کند.

    موسیقی فولکلور مازندران، با زندگی مردم عحین شده است. شالیزارها، جنگل ها، دریا آداب ویژه ای را در موسیقی این استان پدید آورده اند. به قسمی که موسیقی شادی و عزا همراه با موسیقی مذهبی در این استان، طرحی نو زده است.

    کتولی یکی از آوازهای سنتی مازندران است که بیانگر عشق و عاشقی و دلدادگی است.

    واژه ي كتول را از ریشه، واژهاي سنسكريت به معناي ” نگهبان قلعه ” و هم ريشه با كلمهي ” كوتوال ” گرفته اند. عده اي هم اين واژه را تبري و به معناي ” شيب ” آورده اند.

    با ما همراه باشید تا به طور کامل به بررسی موسیقی کتولی مازندران بپردازیم.

    موسیقی کتولی

    الف ) آواها

    منطقهي كتول شرقيترين مناطق تبريزبان و از اصليترين بلوك استرآباد قديم محسوب ميشود.
    نزديكي و همجواري با تركمن صحرا و خراسان به غناي فرهنگي و هنري آن افزوده است . واژهي كتول را بعضي از اهالي قلم ، واژهاي سنسكريت به معناي ” نگهبان قلعه ” و هم ريشه با كلمهي ” كوتوال ” گرفتهاند . و عدهاي هم اين واژه را تبري و به معناي ” شيب ” آوردهاند .
    اساس ساختار موسيقي مقامي كتولي بر پايهي سه مقام آوازي به نامهاي ” هرايي ” ، ” راستِ مقام ” و “كلّهكش” استوار است.
    خنياگران كتولي از ديرباز اين سه مقام را بر اساس سليقه و ذوق فردي و با اتكا به سنت بداهه با توجه به چگونگي بلندي و يا كوتاهي جملات آن به هنگام اجرا مي نواخته اند.
    اين مقام هاي سه گانه سرچشمه ي مقامات ديگري شدند كه به نام پديد آورندگانشان موسوم بودند . مثلاً ” مقام عليمحمد صنم” ، ” مقام يحيي گالش ” و يا ” مقام حسنخاني ” كه وجه تمايز آنها در اجراي پرشتابتر و سريعتر آنان است. به اين صورت كه راست ِ مقامها پرشتابتر ، سريعتر و كوتاهترند و هراييها و كلّهكشها كشيدهتر و سنگينتر و طول جملات آنان از راستِ مقامها و بلندتر ميباشد. بنابراين هرايي مقدمه و پيش درآمد آهنگهاي كتولي و پس از آن راست مقامها و سپس كلّهكشها اوج موسيقي كتولي ميباشند.
    بخش ديگري از موسيقي آوازي كتولي منظومههاست ، كه منظومههاي “عباس مسكين ” و ” عباس گالش ” از معروفترين آنهاست . آخرين بخش از موسيقي آوازي كتولي ، ” ريز مقامها ” ميباشند كه خود از مقامهاي اصلي گرفته شدهاند . كه بسياري از آنها به فراموشي سپرده شدهاند . اين بخش از موسيقي كتولي را ميتوان به دو دسته تقسيم كرد :
    دستهي اول ريزِ مقامهايي كه در ادامهي راستِ مقامها و كلّهكشها خوانده ميشود و به طور كلي حالت خلاصه شدهاي از مقامهاي منطقه هستند كه با شتاب و ريتم تندتري به اجرا در ميآيند و حالت اداي كلمات در آنها زير حلقي ميباشد.
    دستهي دوم شامل ترانههايي است كه اختصاصاً به وسيلهي زنان اجرا ميشود . و جشنها به ويژه عروسيها در بر ميگيرد. مانند ” لاله لاله ” ، ” هاي چينيام “و ” حنا حنا ” و نيز آهنگهايي مثل ” سرگريه ” كه به عزاداريها مربوط ميشود.

    ب ) نواها

    موسيقي سازي كتولي را ميتوان به سه دسته تقسيم كرد : نخست مجموعه قطعاتي كه در جشنهاي شاد ـ به ويژه عروسيها ـ اجرا ميشود . مثلاً در عروسيها بين جوانان ، مسابقههاي كشتيگيري و اسبدواني و عروس آوردن را با اين ساز همراه ميكردند.
    دستهي دوم در پاسخ به مقامهاي آوازي نواخته ميشد ، كه كليه ” هرايي” ها ، راست مقامها و كلهكشها را در بر ميگيرد. و با سازهايي مثل ” دوتار “، ” ني ” و ” كمانچه ” اجرا شده است.
    گروه سوم قطعات فاقد كلام ميباشد و اصلاً روايت پنهاني را در بر دارد. حال و هوايي مثل حماسه ، عشق و عرفان را بر ميانگيزد. آهنگهايي مانند ” ورساقي ” ” زارنجي ” ، ” شترناز” ، ” غريب ” و ” يارخديجه ” نمونههاي برجستهاند .
    مهاجرپذيري منطقهي كتول ، راه را براي سازهاي گوناگون باز كرده است . ولي ني و دوتار و بعد از آنها كمانچه سازهاي اصلي محسوب ميشوند. ني كتولي از نظر ساختمان تلفيقي از ” لله واي مازندراني ” و ” يدّ بَقُم تركمني ” است . بلندي اين ساز نشانگر زندگي كتوليها در كوهستان و زندگي بر پايهي دامپروري و كشاورزي ميباشد كه ني ، كشمكش چوپانان با طبيعت را بازگو ميكند. ني كتولي مانند ني چوپانان مازندراني ، داراي چهار سوراخ در بالا و يك سوراخ در زير است و نوع لبيِ آن از بيرون تراشيده ميشود . و هنگام نواختن بين لب و دندان قرار ميگيرد. دوتار كتولي در دو نوع كاسه كوچك و بزرگ مثل دوتارهاي شمال خراسان است . اين ساز با يازده پرده به شيوهي نواختنِ تركمني نزديكتر است.
    كمانچهي كتولي نيز به كاسهي كوچك و بزرگ تقسيم ميشود . كمانچههاي كاسه كوچك شبيه كمانچهي” نسايي تركمني ” است . اين ساز با سه سيم نواختنش به اجراي مازندراني و تركمني ـ با حفظ هويت كتولي ـ نزديك ميباشد. ساز ديگر كتولي ” شمشاد ” ميباشد كه شباهت زيادي با ” سيكاتك مازندراني ” دارد . سازي زبانهدار ، داراي شش سوراخ در بالا و يك سوراخ در زير است . جنس اين ساز كه سوغات كوليان است از چوب درخت شمشاد و يا ني خيزران ميباشد.
    سُرناي كتولي نيز سُرناي شمال خراسان الهام گرفته است ، اما كتوليها مثل مازندرانيها فقط از صداي بم آن استفاده ميكنند . اين سرنا يك سوراخ در بالا و يك سوراخ در پايين دارد.
    از سازهاي كوبهاي كتول از دُهُل كه برگرفته از دهلهاي جداره كوتاه خراساني است ، نميتوان غافل شد. و نيز از ” دست دايره ” كه ويژهي زنان است ، هم ميشود ، يادي كرد.

    ج ) واژگان

    ۱- سروانگ :
    اسم مركبي از ” سر ” و ” وانگ ” كه به فارسي امروز ” سربانگ ” ميشود. كه در لغت يعني “آواز بلند “. در موسيقي كتولي اين اصطلاح به حالتي اطلاق ميگردد كه نوازندهي ني در صداي اوج با ريتمي خاص ، به خواننده در آهنگهاي راستِ مقام ، هشدار و آماده باش براي اجراي آواز ميدهد و نيز باعث تحريك و هيجان آواز خوان به ادامه كار ميشود . معادل اين واژه را به شكل ” كلّهَ ونگ ” شنيدهايم.
    ۲- غريب :
    در لغت به معني بيگانه و غريبه است . در موسيقي كتولي ، آهنگي است ، بي كلام كه با ريتمي متفاوت با دوتار ، در موسيقيهاي مناطق ديگر مثل ترك و تركمن هم نواخته ميشود . معروف است اين آهنگ ، روايت پنهاني از عاشقي غريب بوده است ، كه به ديار غربت پناه ميبرد ولي دوباره به سرزمين دلبر بر ميگردد و او را ميربايد و با اسب فرار ميكند و اين آهنگ يادآور چهار نعل نواختنش ميباشد.
    ۳- ورساقي
    ورساقي را كنار و پهلوي ساقي معنا كردهاند . اين آهنگ بي كلام را شايد بتوان مهمترين آهنگ كتولي دانست كه خود دوازده شاخه دارد و با ريتمهاي تكراري و گوناگون نواخته ميشود . اگر چه وزير فرهنگ و هنر سابق و بعضي از كُردها اين آهنگ را حماسي و رزمي فرض كردهاند و حتي آن را با آهنگ ” جلو شاهي “خود مقايسه نمودهاند . ولي برداشتي كه از اين آهنگ بر ميخيزد ، به حال و هواي عرفاني با مفاهيمي چون فراق و كوچ با بُغضي پنهان و در گلو مانده همراه است . نوازندگان كتولي بر اين باورند اين آهنگ غير از چيرگي در تكنيك ، تزكيهي نفس و تجربهي روحي ميطلبد.
    ۴- چكّه سِماع :
    ” چكّه ” به معني ” كف زدن “و يا صداي حاصل از كف زدن ميباشد و ” سماع ” در اينجا به معناي رقص و پايكوبي ميباشد. اين مراسمي در جشنهاي شاد و به ويژه عروسيها مثل آوردن داماد از گرمابه بوده است ولي اصل آن مربوط به زنان است. چكّه سماع ريشه در آيينهاي باستاني ايرانيها دارد .
    ۵- ني بيت :
    اين اسم مركب از ” ني ” و ” بيت ” تشكيل شده است. ني كه همان ساز معروف چوپانان است . ولي ” بيت ” در ادبيات فارسي به شعري گفته ميشود كه با آواز و ساز اجرا ميشده است . به قول مولانا در مصراع ” رستم از اين بيت و غزل ” يعني از اين شعر عاشقانه كه با موسيقي اجرا ميشود ، رهايي يافتم.
    واژهي “بيت ” در كتولي به شكل ” بيد ” (BID ) تلفظ ميشود و اين اجرا ني و دو بيتيهاي عاشقانه ، ” ني بيد ” گفته ميشود. اين اجرا كه اغلب دو نفره است ، با فرم خاصي از نشستن اتفاق ميافتد و از كشمكش انسان با زندگي و طبيعت و رازهاي درونياش روايت مينمايد . اين مراسم اصيل يكي از نمادهاي هويتي كتوليها ميباشد.
    ۶- كلّه كش :
    اين اسم مركب از “كله” به معني بلندي و بالايي و ” كش ” به معناي سينه ، پهناي قله كوه تشكيل شده است. فضاي مسطح در نوك قله را ” كلّه كش ” ميگويند . در موسيقي كتولي “كلّه كش ” ، آوازي است در اوج و بسيار كشيده كه داراي حزني نفسگير و ژرف ميباشد . اشعاري سوزناك با اين آهنگ اجرا ميشود . دو بيتيهايي كه با اين آهنگ خوانده ميشود ، بخشي كتولياند و بعضي فهلوياتياند كه با گويش كتولي اجرا ميشوند.
    ۷- سرگريه :
    به معني “گريه بلند ” ميباشد ، يعني ناله و گريهاي با صداي بلند. اين آهنگ از ريز مقام هاي كلّه كش بلند محسوب ميشود كه ظاهراً بر سر مردگان به وسيلهي زنان به شكل سوگواره اجرا ميشده است . اين آهنگ با دوتار اجراي اصيلتري دارد.
    ۸- يار خديجه
    اين آهنگ احتمالاً از دلبري گمنام و خديجه نام گرفته شده است.
    اين آهنگ در موسيقيهاي ديگر ، مثل كُردي و تركمني نيز ردپايي دارد ؛ روايت پنهان اين آهنگ بي كلام ، وصف يك دلبر گمنام و شادي از شوق وصال را تداعي مينمايد.
    ۹- شترناز :
    جرس كاروانهاي شتر آن هم در مجاورت خراسان تركمن ، براي گوش خنياگران كتولي آشنا بوده است. و نيز جايگاه شتر در فرهنگ ايراني ـ اسلامي غيرقابل انكار است. شتر به حساسيت در برابر موسيقي شهرت دارد، داستان حُدي خواني و تلف شدن شتران در كتاب كشف المحجوب علي هجويري معروف است. (۴) و حكايت زانوزدن شتر در مقام اين اهنگ كتولي با اجراي استاد اسماعيل معززي براي كتولي ضرب المثل است.
    ۱۰- راست :
    واژهي ” راست ” در موسيقي ايراني به معناي دستگاه يا مقامي است كه اجرايش سختتر از ديگر دستگاهها و مقامها است.
    به همين دليل اجراي موسيقي در ” راست پنجگاه ” كمتر ديده ميشود كه محمدرضا لطفي گرگاني اجراهايش در اين راستا شهرت دارد.
    اما در موسيقي مقامي كتولي ، ” راست ” معنايي خلاف اين موضوع را دارد. مقام راست در موسيقي كتولي به معناي اجراي مقامي سر راست و آسان است . پس ” راستِ مقام ” يعني مقام سر راست.

    د) پيشكسوتان :

    حسن معززي (۱۲۷۲) ، مهدي بيك حسيني (۱۳۰۶ ) ، حسين علي خسروي كتولي ( ۱۲۹۹ ) ، علي اصغر اصلاني (۱۳۱۹ ) ، اسماعيل معززي (۱۳۱۴) ، علي حسين قنبري (۱۳۱۱)، عيسي فيوج (۱۳۰۷)، قربانعلي اصلاني (۱۳۱۷) ، علي اكبر اصلاني (۱۳۳۳) ، سيد مجتبي حسيني (۱۳۳۹) ، سيد علي حسيني و نصري اشرفي ، …

    هـ) رهروان :

    محمد ايماني (۱۳۴۱) ، علي اصفهاني ( ۱۳۴۲) ، عبدالرضا علمشاهي (۱۳۴۴) ، حسن انصاري (۱۳۴۷) ، محمدرضا برزگر (۱۳۵۴) ، زهره كتولي (۱۳۵۸) ، سيد فاطمه حسيني (۱۳۴۷) ، سميه ديلم (۱۳۶۱ ) ، نعمت اصلاني كتولي و …

    و) پرچمدار :

    سيد احمد حسيني متولد ۱۳۴۷ روستاي بالاچلي كتول از بخش كمالان ، استاد موسيقي كتولي و نوازندهي چيره دست دوتار ، رئيس انجمن موسيقي و مدير خانهي آموزش هنر و ادبيات سورهي كتول است.
    ايشان با برگزاري دو جشنوارهي موسيقي مقامي كتولي در شهرستان ، اجراي موسيقي كتولي در كشور ، آموزش و ترويج اين موسيقي در شهرستان و صرف هزينههاي مادي و معنوي ، و كسب چندين مقام استاني و كشوري در جشنوارهها ، پرچمدار اين هنر اصيل ميباشد.

    منابع:

    ۱- محمدرضا درويشي ، دايره المعارف سازهاي ايران ، جلد اول ، مؤسسه فرهنگي ، هنري ماهور ، چاپ سوم ، تهران، ۱۳۸۳ ، ص ص ۱۸۵ و ۴۰۷ .
    ۲- محمدرضا درويشي ، آيينه و آواز ، چاپ اول ، واحد موسيقي حوزه هنري سازمان تبليغات اسلامي ، چاپ و صحافي سوره ، ۱۳۷۶ ، ص ۷۴٫
    ۳- ايرج نعيمايي ، موسيقي گلستان ، ويژه نامهي پانزدهمين جشنوارهي ذكر و ذاكرين ، به كوشش جهانگير نصري اشرفي ، انجمن موسيقي ايران ، بخشهاي مربوط به موسيقي كتول ، ارديبهشت ۸۴ ، گرگان .
    ۴- سيد احمد حسيني ، جزوهي موسيقي كتولي ، اداره فرهنگ و ارشاد علي آباد كتول ، انجمن موسيقي شهرستان كتول ، ۱۳۸۱ .
    ۵- محمود عابدي ، كشف المحجوب علي بن عثمان هجويري ، چاپ اول ، ۱۳۸۳ ، ص ۵۸۳ .
    ۶- گفتگو با استادان موسيقي ايران و پيشكسوتان موسيقي كتول از جمله : هوشنگ جاويد ، جهانگير نصري اشرفي ، محمد رسولي ، جواد ممرزني ، سيد احمد حسيني و سيد مجتبي حسيني و …
  • برچسب‌ها:,
  • نظرات درباره این مطلب